Saturday, July 23, 2005

مراسم چمچه گلين در مناطق ترك نشين شازند٬ سربند وּּּּ استان مركزي- آذربايجان



مراسم چمچه گلين در مناطق ترك نشين شازند٬ سربند وּּּּ استان مركزي- آذربايجان

مغولها در گرماي تابستان چند سنگ را به نشانه و نيت خواستن بارش در آب گودال و چشمهاي مياندازند و بر اين باورند كه با اين كار باران يا برف خواهد باريد. از مطالعه اساطير و آيينها، مناسك و رسوم مختلف مردم در سراسر جهان برميآيد كه آب همواره به عنوان «بن مايه آفرينش» و بارور كننده و زاينده مورد تقديس و ستايش بوده است و همواره براي آن سرشتي جادويي قايل بودهاند.

در حوزه هاي گوناگون فرهنگي و با توجه به جغرافياي بومي آيينها، باورداشتهاي گوناگوني در مورد آب مشاهده ميشود. يكي از اين حوزه هاي فرهنگي، ايران است كه با توجه به خصوصيات جغرافيايي، اقليمهاي متفاوتي را دربرميگيرد. در اكثر اين آيينها ترس از خشكسالي به چشم ميخورد، از همين روي مراسمي چون عروسي آب و دعاهاي باران و نماز و نيايش براي طلب باران و يا شستن تابوت در آب و يا نهادن علم عزاداري براي باران خواهي پديد ميآيد و يا اينكه در باور مردم آب همواره از سرشتي جادويي برخوردار است، چنانكه شبها كاريزها، قناتها و چشمه ها و رودخانه ها مأواي موجودات وهمي و جنيان و پريان ميشود.

خاصيت جادويي آب، درمان بخش نيز است؛ از اين روي چشمهها وآبهاي مقدس و مناسك و مراتب احترام گذاري به آنها را داريم كه غالباً بركت بخشي و نماد سبزي و زايندگي هستند و اغلب درخت يا درختچه اي در كنار آنان حاكي از اين نماد به چشم ميخورد كه آن هم معمولاً شفابخش و مورد تقديس است.

مراسم دعاي باران در حوزه فرهنگي - جغرافيايي كوير

با توجه به اينكه فلات ايران بويژه نواحي مركز، حاشيه و اطراف كويرهاي بزرگ «لوت» و «نمك» خشك است و كم آب، يكي از اساسيترين مشكلاتي كه مردم، چه در شهر و چه در روستا با آن روبهرو بوده و هستند، تأمين آب است. خشكسالي و كم آبيهاي پياپي باعث شده مردم اين مناطق كه از راه دامداري و كشاورزي امرار معاش ميكنند، همواره به تأمين آب بينديشند. بي گمان باران يكي از اصليترين منابع تأمين كننده آب در نواحي خشك بوده و هست. ارزش حياتي باران براي كشاورزان و دامداران كه بشدت متكي به نم و رطوبت زميناند، سبب شده كه هميشه چشم به آسمان بدوزند و در انتظار آمدن ابرهاي بارانزا باشند و همين امر موجب برگزاري مراسم براي طلب و تمناي باران شده است.

مراسم طلب و تمناي باران به دو صورت انفرادي و گروهي انجام ميگيرد:

نمونه هاي انفرادي:
نهادن قيچي در زير ناودان (در روستاهاي حومه كزاز، سربند، عليآباد، مهاجران، فراهان، بزچلو و ...)
وارونه گذاردن بيل در آبراه خانه ها (در روستاهاي مشك آباد، خمين، محلات، ساوه، سربند، فراهان)
نوشتن نام هفت يا چهل كچل و گره زدن ريسمان و آويختن آن از ناودان (در روستاهاي سربند، ده كوهر، ده داود، هند رود، حشيان، حومه كزاز، شازند، خمين، محلات و در ميان بختياريها)

نمونه هاي گروهي:

نماز استسقاء يا نماز باران، چمچه گلين، عروسي قنات، در اين بخش به اختصار و به عنوان نمونه مراسم «چمچه گلين» و «عروسي قنات» را ميآوريم:

چمچه گلين

اين مراسم از فراگيرترين و رايجترين مراسم آيين نمايشي باران خواهي در نقاط مختلف ايران و حتي ديگر كشورها از جمله تركيه، بلغارستان، يوگسلاوي، سوريه، تركمنستان، تاجيكستان و پاكستان است.

چمچه گلين با هدف طلب باران در خشكساليها در نواحي مختلف اجرا ميشده است و هنوز هم گاهي اجرا ميشود.

اين مراسم با كار بچه هايي شروع ميشود كه يكي از آنها «چمچه» يا قاشق بزرگ چوبي را در دست دارد. بچه ها لباس عروسكي را كه از قبل آماده كرده اند، به تن چمچه ميپوشانند و آن را چمچه گلين (عروس باران) مينامند. يكي از بچه ها چمچه گلين را به دست ميگيرد و همراه بچه هاي ديگر در حالي كه ترانه عروس چمچه و تمناي باران را ميخوانند، براي گرفتن هديه به در خانه ها در (شهر يا روستا) ميروند. بر در هر خانه رئيس يا بزرگ خانه سطل يا ظرفي آب بر روي عروس چمچه ميريزد و مقداري حبوبات، مواد خوراكي، يا پول به بچه ها ميدهد. در پايان بچه ها با موادي كه گردآوري كردهاند آش ميپزند و آن را ميان خود و نيازمندان تقسيم ميكنند.

اين مراسم از جمله آيينهاييست كه براي طلب باران در اكثر روستاهاي مركزي و بويژه منطقه سربند، شازند و خصوصاً روستاهاي ترك زبان اجرا شده است و هنوز در برخي روستاها اجرا ميشود. (باشكوز، ايمان، مراسم تمناي باران و باران سازي در ايران، ص ۱۱۹)

نظير اين مراسم در ساير نقاط ايران، در حوزه فرهنگي گيلان، با عنوان كتراگئشه، در بوشهر با عنوان «گلين» و عروس زشت برگزار ميشود. به اين طريق كه عروسي را كه مظهر زيبايي و نشانه باروري است، به صورت زشتي جلوهگر ميسازند و با تكدي از اجتماع و طبيعت براي چنين مظهري طلب نعمت ميكنند.

آنچه در تمامي اين مراسم مشابه است، كار گروهي و طلب نعمت است. به نشانه بركتي كه قرار است از طبيعت نازل شود و معمولاً در همه آنها ترانهاي دسته جمعي براي طلب باران خوانده ميشود.
از جمله ديگر اين مراسم، اجراي نمايش باران خواهي «گلي» در دشتي و دشتستان، نيريز، ممسني، قريه چاه انجير سروستان و سيفآباد لرستان، همچنين در بوشهر و در ايل «باصري» است. عروسي قنات موضوع نر و ماده بودن آبها و نيز قنات كه ماندگاري است از مراسم دوران ستايش آناهيتا و تيشتر، ما را به عروسي قنات رهنمود ميكند كه امروزه در بسياري از نقاط ايران، از جمله روستاهاي اراك، تفرش، ملاير، تويسركان، محلات، خمين، گلپايگان، دليجان، چهارمحال، اصفهان، دامغان، شاهرود، يزد و شهر كرد متداول است. در گذشته حوزه اجراي رسم عروسي در تمامي نقاط ايران گسترده بوده است؛ در حال حاضر در ايران اين آيين ويژه قنات است. احتمال دارد كه در دوران باستان عروسي چشمه، رودخانه و... نيز وجود داشته است. بررسيهاي انجام شده در مورد اين موضوع نشان ميدهد كه در مناطق كم باران و تقريباً كم آب و نيز در حاشيه كوير ايران اجرا ميشود و هرگاه در اثر نيامدن باران آب قنات كم ميشده، اين مراسم اجرا ميشده است.

در اين بخش يك نمونه از اجراي مراسم عروسي قنات را ميآوريم: طرز عمل بدين صورت است كه با انتخاب عروس قنات كه ممكن است يك زن بيوه و يا يك دوشيزه باشد، سعي ميكنند رضايت او را به دست بياورند، بنابراين پس از اين عمل، مردم عيناً مانند يك عروسي معمولي جشن ميگيرند. ساز و دهل و ساير آلات موسيقي محلي نواخته ميشود و با رقص و دست افشاني شادي ميكنند. گاه پيشاپيش آنان پيرمردان و پيرزنان حركت ميكنند و عروس را بر سر سفره عقد كه معمولاً در كنار قنات است، ميبرند. ممكن است اين مراسم در خانهاي باشد، آن گاه كوزهاي از آب قنات بر سر سفره عقد ميگذارند. پس از مراسم عقد، عروس بايستي به مظهر قنات برود و در آب آن بدون لباس آب تني كند. ممكن است زن قنات براي اينكه آب قنات قهر نكند، در سال يكي دو بار در مظهر قنات آبتني كند. ضمناً در سر خرمن، مردم محلي مقداري گندم و جو به وي ميدهند. آنچه در اين مراسم نيز متداول است، شادي و دادن طعام و بركت به نماد بركت و نعمت خواهي از طبيعت است و شايد عروس قنات بازماندهاي از رسم كهن قرباني دادن براي آب باشد. «زن» نماد زايش و زايندگي در ارتباط با آب قرار ميگيرد و آب را نيز به زايندگي و آفرينش واميدارد.

در حوزه هاي متفاوت جغرافيايي و فرهنگي مراسم و آيينهاي گوناگوني براي بارانخواهي و تقدس آب برگزار ميشود، آنچه مهم است اين است كه هرچند صورت ظاهري اجراي اين آيينها ممكن است متفاوت باشد، ريشه هاي مشتركي دارند. در مراسمي چون «چشن آب نو» (تعويض آب حوضها و آبانبارها به هنگام سال نو) «جشن تيرگان»، «بردن آب به سر سفره عقد و نوروز»، «سپردن سبزه به آب در سيزده نوروز» و «عروسي باران» و يا «چهل كچلون»، «كوسن گلين» و... اعتقاد به جاندار بودن آب در باورداشتهاي مردم به چشم ميخورد كه همواره نماد بركت و زايش و فزوني نعمت است.

منابع مورد استفاده:از خشت تا خشت، محمود کتيرايي، نشر ثالث، تهران، ۱۳۷۹. افسانه زندگان، عليرضا حسنزاده، نشر بقعه، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۱
بيان نمادين در اسطوره، محمد اسديان، کتاب ماه هنر، شماره ۳۵-۳۶، مرداد و شهريور ۱۳۸۰.
مراسم تمناي باران و بارانسازي، ايمان باشكوز.
پژوهش عمومي فرهنگ عامه، محسن ميهندوست، انتشارات توس، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۰.
جامعه شناسي و مردمشناسي ايلات و عشاير، حشمتالله طبيبي، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم ۱۳۷۸.
جلوه هاي اساطيري در آيينهاي کوچه و بازار، فهيمه غنينژاد، کتاب ماه هنر، شماره ۳۶-۳۵ مرداد و شهريور ۱۳۸۰.
روانشناسي خرافات، جادو، گوستاو، مترجم محمدنقي براهني، تهران، نشر نو، ۱۳۶۳
معتقدات و آداب ايراني، ماسه هانري، مهدي روشنضمير، تبريز، ۱۳۵۵.
هنرو مردم شماره ۸۲ و ۱۵۵.
جزوه هاي درسي دكتر كيانوش كياني هفت لنگ.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home