Friday, May 09, 2008

کمیجاندان(استان مرکزی) نئچه مثل



کمیجاندان(استان مرکزی) نئچه مثل:

اسدالله امیری دئییر:
گؤلن آی ۲۰-ي, ۱۳۸۷ چاغ ۳:۳۵ آ.خ

برای حفظ فرهنگ بومی ومتنوع محلی وحراست از آن د رمقابل هجوم فرهنگهای وارداتی و نا سازگار با آداب و رسوم لذا بر آن شدیم که مجموعه ای از ضرب المثتهای ریشه دار و محلی کمیجان را با توضیحات لازم گردآوری نماییم وپس از آن به مرتب نمو دن آنها بپردازیم .بدین جهت از انتقادات وراهنماییها وارسال مطالب توسط شما همشهریان عزیز استقبال نموده و درخواست یاری مینماییم وامید واریم مارا از یاری بیدریغ خود محروم ننمایید .انشاا…

لازم میدانم بعرض بر سانم :الف)که آنچه بعنوان مثلها با زبان آذری محلی بیان میشود بصورت محاورهای وخارج از چارچوب دستور و زبان وقواعد لازم میباشد. ب)کلیه مطالب مندرج در این وب لاگ فی البداهه وبدون تهیه پیش نویس صورت میگیرد لذا تقاضا مندیم ضمن ارائه پیشنهادات

اشکالات دستوری را از ما خرده نگیرید. متشکرم

ضرب المثل ۱)ارییه گوره باش باقلا یوکیه گوره داش باقلا

کنایه از رعایت تعادل وبرقراری هماهنگی و موازنه در دخل وخرج وتوان وداشته ها وآسیبها وتهیدات

در مسیر نیل به هدف ازپیش تعیین شده میباشد.

صورت ظاهری ومعنای لفظی :آن عبارتست از اینکه نسبت به مقدار وزن بار(بر روی الاغ) طرف دیگر خورجین یا سار را با بستن مقداری سنگ با طرف مقابل به تعادل برساند - زن نسبت به قیافه ودر آمد و شاءن شوهرش آرایش و خود آرایی و یا هزینه و خرج نماید.

ضرب المثل ۲) سو ایچمگه اشکدن یول گیدمگه اینکدن اورگن : کنایه ای است از تاءنی و وقار ومتانت در رفتار شخصی وپرهیز از کارهای سبک

:عبارتست ازاینکه آب خوردن را از خر و راه رفتن را از گاو یاد بگیر (خر موقع خوردن آب دو لب خود را بهم چسبانده وآب را از میان دو لب بآرامی مینوشد وگاو نیز با آهستگی و وقار تمام راه می پیماید و لذا این دو گونه رفتار باید سرمشق انسان نیز باشد).

۳)دییردی بووسله یانوندا قوز سایوللار:کنایه ازتاءکید فردی روی موضوع خاص وعدم توجه طرف مقابل به گفته های وی به لحاظ عادی بودن

وآشنایی بیشتر گوش شنونده َ بطوریکه گوینده تلاش واصرار در تفهیم موضوع دارد ولی شنونده بی تفاوت به کار دیگر میپردازد وبه زبان بی زبانی می گوید که : میدانم چه میگویی ویا چه میخواهی بگویی به عبارت دیگر :تو بگویی ؛ف؛ من تافرحزاد میخوانم.

صورت ظاهری ومعنای لفظی :بووس=وفس به زبان محلی در محدوده شهرستان کمیجان و مناطق ترک نشین همجوار بووسله=وفسی قوز=جوز =گردو به دلیل اینکه وفس از قدیم الایام معدن گردو در استان ومنطقه مطرح بوده وشمردن گردو توسط باغداران گردو بسیار آسان است و قادرند ضمن گوش دادن به حرف طرف مقابل و انجام کار دیگر گردو را نیز شمارش کنند( ترجمه لفظی:انگار درپیش وفسی گردو میشمارند).

۴)گچن یاقوشا کپنک دوتمازلار:کنایه ا زاینکه :پیشگیری بهتر از درمان است ویا علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد یا : از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن ، برای اتفاق واقع شده دیگر نباید چاره جست و یا : نوشدارو بعد از مرگ سهراب!

صورت ظاهری ومعنای لفظی : ترجمه ترکی آن اینست که: به باران باریده پوستین ویا لباس بارانی که انسان را از خیس شدن نجات دهد نمی پوشند. ویا بعد از باران چتر به چه دردی میخورد؟ گچن=گذشته یاقوش=باران کپنک= پوستین ،بارانی دوتمازلار= نمگیرند ، بکار نمیبرند

۵)یری بیل اوتور دیمسینلر دور اوتور:مفهوم آن اینست که: در مجلسی که وارد شدی بدان که کجا بنشینی تا نگویند که پا شو دوباره در جای دیگر بنشین ٬ قبلا جای خود را بیاب.پایت را از گلیم خو دراز تر نکن ٬از کوپن خود بیشتر حرف نزن(معاصر) - یا معادل این شعر ومثل کمیجانی اصل: ای آقایان بیر مجلسه واراننایا خچی اوتور یاخچی دانوش یاخچی گویل گورن دیسین باریک الله یاخچی دور

صورت ظاهری ومعنای لفظی : یر=جا ٬یری=جایت را بیل=بدان اوتور=بنشین٬

دیمسینلر=نگویند٬ دور=پاشو :بدان کجا بنشینی تا نگویند پاشو در جای دیگر بنشین.

قایناق :http://www.peykkomijan.blogsky.com/?Date=۱۳۸۶-۰۷

0 Comments:

Post a Comment

<< Home