قارا ميل ياييملاندي
http://qaraguney.blogfa.com/post-50.aspx
ساوالي شاعر علي سيفي نين قارا ميل آدلي شعر توپلوسو ياييملاندي. ۱۴۰ صفحه ليك اولان بو كتاب شاعرين توركجه شعرلريني احتوا ائدير. كتاب قومدا نويد اسلام ياييني طرفيندن ۲۰۰۰ تومنه ساتيشا بوراخيليب دير. كتابدا دوكتور حسين محمدخاني(گونئيلي) و اسدالله اميري اون سوزلري ايله ياشلانير.
كتابين اون سوزو:
از كاشغر تا ساوه
قرن هفتم هجري: يكي از كتب اربعة جهان ترك يعني ديوان لغاتالترك كه در قرن پنجم هجري به دست تواناي دانشمند زبانشناس محمود كاشغري به رشتة تحرير در آمده بود، به قلم محمد كاتب ساوي(ساوجي) استنساخ شد. به عبارتي ديگر تنها نسخة باز مانده از ديوان لغات الترك كاشغري توسط يك محقق ساوهاي بازنويسي شده و براي جهانيان به يادگار مانده است.
قرن سيزدهم هجري: شعر تركي آذربايجاني در ايران توسط شاعري مانند حكيم تيليمخان ساوهاي به اوج خود ميرسد. عشق الهي تيليمخان و شعرش را علاوه بر مناطق مختلف آذربايجان، به قشقائيه (شيراز)، تركمن صحرا و خراسان ميبرد. طبق شواهد و قرائن در اين دوره اشعار شعرايي مانند حكيم تيليمخان، خسته قاسيم، مأذون قشقايي، شاه اسماعيل ختايي، ملا پناه واقف، عاشيق رضا بهاري، بايدار اوغلو، حسن و. . . در مناطق جنوبي آذربايجان ايران رواج داشته است. بعدها نامهايي مانند مهجور خندابي، توركمان محمود، عاشيق رضعلي، فقير قيرميزيني، خاكي و ديگران نيز به اين مجموعه ميپيوندند. در اين ميان نقش بيبديل عاشيقها را در ماندگاري ادبيات و فولكلور منطقه نبايد ناديده گرفت.
قرن پانزدهم هجري(قرن حاضر): بعد از مدتها كه غبار فراموشي ادبيات منطقه را در بر گرفته بود، دورة بيديواني امپراطوران و بيكتابي شاعران پايان يافته، به تدريج ابرهاي سياه كنار رفته و خورشيد با ماه و ستارگانش در آسمان ادبيات بومي منطقه پديدار ميگردد. اشعار بعضي شعرا منتشر شده و برخي نيز در شرف نشر مي باشند؛ در اين اثنا از نقش بنيانگذار نهضت ادبي تركي در مناطق جنوبي آذربايجان ايران در عصر حاضر، يعني مرحوم دكتر علي كمالي نبايد به سادگي گذشت. بيشك وي با همكاري دوستان خود در مجلة «وارليق»، هستي را به اين منطقه باز گرداند. بخشهايي از اشعار بعضي از شعرا از جمله اكبرخان رزاقي، حكيم تيليمخان، عاشيق رضا بهاري، رضا كريمي، درويش بهروان و . . . در سالهاي اخير منتشر شده و بعضي نيز مانند عاشيق رضعلي، توركمان محمود، مهجور خندابي، براتعلي فتح الهي، بختيار فرخ و ... مقدمات چاپ را ميگذراند.
حاج علي سيفي(سيفي ساوجي):
استاد حاج علي سيفي بيشك يكي از شعراي صاحب سبك و پر محتواي منطقهي ساوه است و طبع خويش را در انواع صنايع شعري مانند: غزل، قصيده، رباعي، ترجيعبند، تركيببند، تضمين، تجنيس،... و در اوزان گوناگون در زبانهاي تركي و فارسي آزموده است. به قول استاد سيد حيدر بيات ايشان شاعري ذولسانين ميباشد. يعني به زبانهاي تركي و فارسي مسلط بوده و احساسات دروني خويش را در قالب شعر به دو زبان فارسي و تركي بيان ميكند.
نامبرده علاوه بر اين كتاب و ساير اشعار تركياش، حدود سههزار و پانصد الي چهار هزار بيت شعر به زبان فارسي سروده و به چاپ آماده كرده است.
شاعر طفوليت خود را با اشعار تيليمخان كه توسط پدرش خوانده ميشد، سپري كرده است. بعدها با مرحوم دكتر علي كمالي آشنا شده و به ياري ايشان در گردآوري آثار تيليمخان شتافته است. آثاري كه در صندوقچهها و بقچهها در حال پوسيدن بودند و يا در الواح سينههاي عاشقها و سالخوردگان به سوي عدم قدم بر ميداشتند. همكاري با علي كمالي در گردآوري آثار تيليمخان باعث ميشود كه گرايش وي به ادبيات تركي روز به روز بيشتر شود. در نتيجه پس از درگذشت دكتر كمالي، ايشان نيز قريحهي خدادادي خويش را كشف كرده و به سرودن شعر ميپردازد، تا نقطهي اميد و چراغ روشني براي نسلهاي آينده در مسير تيليمخان گردد.
اگر به زندگي شاعر نظري اجمالي داشته باشيم، با وجوه مشتركي در زندگي ايشان و زندگي حكيم تيليم خان نيز رو به رو خواهيم شد كه هر خواننده و شنوندهاي را به تعجب و تفكر وا ميدارد. به عنوان نمونه هر دو شاعر اهل مرغئي بوده و همانطور كه تيليمخان دلباختهي دختري به نام مهري گشته و با برده شدن آن دختر به شيراز، عاشق پاكباخته نيز به دنبال او راهي شيراز ميشود ولي بدون دستيابي به معشوق، بعد از ساليان دراز به مرغئي برگشته و با عشق ناكام و نافرجام خود ميسوزد و ميسازد، شاعر علي سيفي نيز در دوران جواني در شهر شيراز با دختري از ايل قشقايي آشنا شده و دلباختهي او ميگردد؛ اما به عللي او نيز به معشوق خويش نميرسد و بعد از مدتي از شيراز رخت بربسته و به ديار خود باز ميگردد.
چو شد تقدير سيفي با تيليم جفت
قضا هم خنده كرد، هم آفرين گفت.
در اينجا لازم ميدانيم كمي هم به داستان عشق و عاشقي شاعر كه بخشي تأثيرگذار از زندگي وي در خلاقيت ادبي- هنري ايشان ميباشد بپردازيم.
او در ايام جواني براي دستيابي به گم شدهي خويش بدون اراده و تصميم قبلي راه سفر در پيش ميگيرد. بعد از مدتي خود را در بيستون مييابد. شبي در خواب فرهاد كوهكن را ميبيند. فرهاد نشاني از گم شدهاش را به او ميدهد. او صبح فردا به سفر ادامه ميدهد و پس از طي طريق به منقطهاي در مرز ايران- عراق ميرسد. مدتي در سومار، نفتشهر و قصر شيرين رحل اقامت افكنده و ماندگار ميشود. در همانجا با آموزگاري آشنا ميشود كه اهل ادبيات است. اين آشنايي به دوستي تبديل ميگردد. روزي آن دوست قصهي نجماي شيرازي و آن دختر پريزاد را براي استاد ميخواند. پس از آن استاد به تهران بر گشته و به قول لسانالغيب به ديار گل و بلبل رهسپار ميشود. با گذشت زمان گم شدهي خويش را در آن ديار پيدا ميكند. به عبارت واضحتر در شيراز با دختري به نام "گلنار" آشنا شده و با عشقي الهي و آسماني دلباختهي او ميشود. با شروع چنين عشقي پاك و پرشور و سوز و گداز يك بار ديگر عشق تيليم خان به مهري در شيراز تكرار و رابطهي معنوي تركان قشقايي با تركان ساوه و آذربايجان ظاهر ميگردد؛ ولي همانطور كه قبلا نيز اشاره شدٍ پايان اين عشق نيز چنان رقم ميخورد كه در عشق تيليمخان به مهري رقم خورده بود.
در كتاب حاضر در باره آن معشوق و ناكامي آن عشق بيآلايش اشارتي شده و در كنار نام معشوق با ياد حسرتانگيز خاطرات افسانهاي ايّام عاشقي مواجه ميشويم. اميدواريم در آينده نه چندان دور با چاپ و نشر منظومه مشروح اين داستان با عنوان «علي و گلنار» كه اثر قهرمان آن يعني استاد علي سيفي ميباشد، بتوانيم ابعاد بيشتري از اين ماجرا را مورد مطالعه قرار داده و از آن بهرهمند شويم.
در آن كتاب حديث مهاجرت عشق از مرغئي گرفته، تا راههاي پر پيچ و خم جادههاي غرب كشور و از تهران گرفته تا شيراز، به صورت پردهي سينما در مقابل چشم بيننده خودنمايي ميكند.
عاشق ديروز و شاعر امروز اكنون به عنوان كارمندي باز نشسته و با نام حاجي علي سيفي در تهران زندگي ميكند. ولي همانطور كه قبلا نيز اشاره شد و از اشعارش نير بر ميآيد، هنوز هم با ياد آن روزها به زندگي پربار ادبي- هنري خود ادامه ميدهد.
حديثي كه تيليم خان كرد عنوان نشايد سيفياش بردن به پايان
او اكنون چراغي است روشن جهت نماياندن راه به رهجويان راه فرهنگ، هنر و ادبيات در كانون گرم «حكيم تيليمخان اوجاغي». اميدواريم جوانان با ذوق عصر حاضر و نسلهاي آينده بخواهند و بتوانند همچون تيليم خان، تركمان محمود، حاج علي سيفي و ديگران چراغ ادب و معرفت را در اين منطقه روشن نگه دارند. زيرا همين ادب، معرفت و هنر است كه مارا با همزبانان و همكيشان خود در دورترين نقاط جهان پيوند ميدهد.
مرغئي:
مرغئي مهد بزرگان ادبيات تركي ميباشد. نامهايي چون حكيم تيليم خان، توركمان محمود. از شعراي معاصر نيز علاوه بر استاد حاج علي سيفي ميتوان از حيدر خادملو، مهرعلي احمدي، محمد براتي و عيسي كريمي نام برد. به جا خواهد بود اگر در مقدمة اين دفتر (قارا ميل)، شعري از يكي از شاگردان مرغئيي صاحب آتيهي استاد يعني محمد براتي كه از قضا رابطه نسبي نيز با استاد دارد و همچنين ابياتي از آقاي عيسي كريمي نيز به خوانندگان عزيز تقديم گردد.
***
شعري از محمد براتي شاعر جوان اهل مرغئي
الا يا ايها ساقي گتير پيمانه گول چاغي
گولنده گول گولوستاندا خمار قويما بو عشاقي
صبا كام آلسا گوللردن، قارانقو گئتسه ديللردن
ياپيشاق يارپاق اللردن، گزَك بوستانيله باغي
چيچكلر چؤلده آچيلدي، غمين بنيادي سوورولدو
صبا سوٍنبوللره گولدو، بزنميش لاله يايلاغي
صبا گلميشدي باغلاردان، خبر وئردي عاشيقلاردان
دئدي كام آلماغا ياردان، چتين باغلارلا بئلماغي[1]
گوله بنزر ياناقلارين، گؤز اوٍسته قوي آياقلارين
سنين غونچا دوداقلارين بازاردان سالدي قئيماغي
گولوستاني خزان آلسا، اوٍرَك مثل – بولود دولسا
اگر غم داغ كيمي اولسا، آشاق جئيران كيمي داغي
بولاق باشين آليب يارپوز، اوٍرَك تاب ائيلهمز يارسوز
او اينجه بئلدي يا گيرسوز، اوٍرَگيم يانديريب داغي؟
***
شعري كوتاه از عيسي كريمي شاعر جوان اهل مرغئي:
گونلريم اوخشايير شامـا
من آغلارام سن اوخشاما
گلهجگيني اونـــوتمــا !
گون يئترمي او آخشاما؟
با آرزوي توفيقات بيش از پيش براي استاد علي سيفي و ساير اديبان، هنرمندان و خوانندگان اين مجموعه.
اسد ا. . . اميري- 30/7/1388
[1] - بلكه ده بو سؤز اصلينده "بئل باغي" (كمربند) اولموش. کمر همت بستن آنلاميندادير
0 Comments:
Post a Comment
<< Home