Tuesday, December 14, 2010

قارا ميل ياييملاندي

http://qaraguney.blogfa.com/post-50.aspx

ساوالي شاعر علي سيفي نين قارا ميل آدلي شعر توپلوسو ياييملاندي. ۱۴۰ صفحه ليك اولان بو كتاب شاعرين توركجه شعرلريني احتوا ائدير. كتاب قومدا نويد اسلام ياييني طرفيندن ۲۰۰۰ تومنه ساتيشا بوراخيليب دير. كتابدا دوكتور حسين محمدخاني(گونئيلي) و اسدالله اميري اون سوزلري ايله ياشلانير.

كتابين اون سوزو:
از كاشغر تا ساوه

قرن هفتم هجري: يكي از كتب اربعة جهان ترك يعني ديوان لغات­الترك كه در قرن پنجم هجري به دست تواناي دانشمند زبان­شناس محمود كاشغري به رشتة تحرير در آمده بود، به قلم محمد كاتب ساوي(ساوجي) استنساخ شد. به عبارتي ديگر تنها نسخة باز مانده از ديوان لغات الترك كاشغري توسط يك محقق ساوه­اي بازنويسي شده و براي جهانيان به يادگار مانده است.

قرن سيزدهم هجري: شعر تركي آذربايجاني در ايران توسط شاعري مانند حكيم تيليم­خان ساوه­اي به اوج خود مي­رسد. عشق الهي تيليم­خان و شعرش را علاوه بر مناطق مختلف آذربايجان، به قشقائيه (شيراز)، تركمن صحرا و خراسان مي­برد. طبق شواهد و قرائن در اين دوره اشعار شعرايي مانند حكيم تيليم­خان، خسته قاسيم، مأذون قشقايي، شاه اسماعيل ختايي، ملا پناه واقف، عاشيق رضا بهاري، بايدار اوغلو، حسن و. . . در مناطق جنوبي آذربايجان ايران رواج داشته است. بعدها نامهايي مانند مهجور خندابي، توركمان محمود، عاشيق رضعلي، فقير قيرميزيني، خاكي و ديگران نيز به اين مجموعه مي­پيوندند. در اين ميان نقش بي­بديل عاشيق­ها را در ماندگاري ادبيات و فولكلور منطقه نبايد ناديده گرفت.

قرن پانزدهم هجري(قرن حاضر): بعد از مدتها كه غبار فراموشي ادبيات منطقه را در بر گرفته بود، دورة بي­ديواني امپراطوران و بي­كتابي شاعران پايان يافته، به­ تدريج ابرهاي سياه كنار رفته و خورشيد با ماه و ستارگانش در آسمان ادبيات بومي منطقه پديدار مي­گردد. اشعار بعضي شعرا منتشر شده و برخي نيز در شرف نشر مي­ باشند؛ در اين اثنا از نقش بنيانگذار نهضت ادبي تركي در مناطق جنوبي آذربايجان ايران در عصر حاضر، يعني مرحوم دكتر علي كمالي نبايد به سادگي گذشت. بي­شك وي با همكاري دوستان خود در مجلة «وارليق»، هستي را به اين منطقه باز گرداند. بخشهايي از اشعار بعضي از شعرا از جمله اكبرخان رزاقي، حكيم تيليم­خان، عاشيق رضا بهاري، رضا كريمي، درويش بهروان و . . . در سالهاي اخير منتشر شده و بعضي نيز مانند عاشيق رضعلي، توركمان محمود، مهجور خندابي، براتعلي فتح الهي، بختيار فرخ و ... مقدمات چاپ را مي­گذراند.

حاج علي سيفي(سيفي ساوجي):

استاد حاج علي سيفي بي­شك يكي از شعراي صاحب سبك و پر محتواي منطقه­ي ساوه است و طبع خويش را در انواع صنايع شعري مانند: غزل، قصيده، رباعي، ترجيع­بند، تركيب­بند، تضمين، تجنيس،... و در اوزان گوناگون در زبانهاي تركي و فارسي آزموده است. به قول استاد سيد حيدر بيات ايشان شاعري ذولسانين مي­باشد. يعني به زبانهاي تركي و فارسي مسلط بوده و احساسات دروني خويش را در قالب شعر به دو زبان فارسي و تركي بيان مي­كند.

نامبرده علاوه بر اين كتاب و ساير اشعار تركي­اش، حدود سه­هزار و پانصد الي چهار هزار بيت شعر به زبان فارسي سروده و به چاپ آماده كرده ­است.

شاعر طفوليت خود را با اشعار تيليم­خان كه توسط پدرش خوانده مي­شد، سپري كرده است. بعدها با مرحوم دكتر علي كمالي آشنا شده و به ياري ايشان در گردآوري آثار تيليم­خان شتافته است. آثاري كه در صندوقچه­ها و بقچه­ها در حال پوسيدن بودند و يا در الواح سينه­هاي عاشقها و سالخوردگان به سوي عدم قدم بر مي­داشتند. همكاري با علي كمالي در گردآوري آثار تيليم­خان باعث مي­شود كه گرايش وي به ادبيات تركي روز به روز بيشتر شود. در نتيجه پس از درگذشت دكتر كمالي، ايشان نيز قريحه­ي خدادادي خويش را كشف كرده و به سرودن شعر مي­پردازد، تا نقطه­ي اميد و چراغ روشني براي نسل­هاي آينده در مسير تيليم­خان گردد.

اگر به زندگي شاعر نظري اجمالي داشته باشيم، با وجوه مشتركي در زندگي ايشان و زندگي حكيم تيليم خان نيز رو به رو خواهيم شد كه هر خواننده و شنونده­اي را به تعجب و تفكر وا­ مي­دارد. به عنوان نمونه هر دو شاعر اهل مرغئي بوده و همان­طور كه تيليم­خان دلباخته­ي دختري به نام مهري گشته و با برده شدن آن دختر به شيراز، عاشق پاك­باخته نيز به دنبال او راهي شيراز مي­­شود ولي بدون دست­يابي به معشوق، بعد از ساليان دراز به مرغئي برگشته و با عشق ناكام و نافرجام خود مي­سوزد و مي­سازد، شاعر علي سيفي نيز در دوران جواني در شهر شيراز با دختري از ايل قشقايي آشنا شده و دلباخته­ي او مي­گردد؛ اما به عللي او نيز به معشوق خويش نمي­رسد و بعد از مدتي از شيراز رخت بربسته و به ديار خود باز مي­گردد.

چو شد تقدير سيفي با تيليم جفت

قضا هم خنده كرد، هم آفرين گفت.

در اينجا لازم مي­دانيم كمي هم به داستان عشق و عاشقي شاعر كه بخشي تأثيرگذار از زندگي وي در خلاقيت ادبي- هنري ايشان مي­باشد بپردازيم.

او در ايام جواني براي دستيابي به گم شده­ي خويش بدون اراده و تصميم قبلي راه سفر در پيش مي­گيرد. بعد از مدتي خود را در بيستون مي­يابد. شبي در خواب فرهاد كو­ه­كن را مي­بيند. فرهاد نشاني از گم شده­اش را به او مي­دهد. او صبح فردا به سفر ادامه مي­دهد و پس از طي طريق به منقطه­اي در مرز ايران- عراق مي­رسد. مدتي در سومار، نفت­شهر و قصر شيرين رحل اقامت افكنده و ماندگار مي­شود. در همانجا با آموزگاري آشنا مي­شود كه اهل ادبيات است. اين آشنايي به دوستي تبديل مي­گردد. روزي آن دوست قصه­ي نجماي شيرازي و آن دختر پريزاد را براي استاد مي­خواند. پس از آن استاد به تهران بر گشته و به قول لسان­الغيب به ديار گل و بلبل رهسپار مي­شود. با گذشت زمان گم شده­ي خويش را در آن ديار پيدا مي­كند. به عبارت واضحتر در شيراز با دختري به نام "گلنار" آشنا شده و با عشقي الهي و آسماني دلباخته­ي او مي­شود. با شروع چنين عشقي پاك و پرشور و سوز و گداز يك بار ديگر عشق تيليم خان به مهري در شيراز تكرار و رابطه­ي معنوي تركان قشقايي با تركان ساوه و آذربايجان ظاهر مي­گردد؛ ولي همانطور كه قبلا نيز اشاره شدٍ پايان اين عشق نيز چنان رقم مي­خورد كه در عشق تيليم­خان به مهري رقم خورده بود.

در كتاب حاضر در باره آن معشوق و ناكامي آن عشق بي­آلايش اشارتي شده و در كنار نام معشوق با ياد حسرت­انگيز خاطرات افسانه­اي ايّام عاشقي مواجه مي­شويم. اميدواريم در آينده­ نه چندان دور با چاپ و نشر منظومه­ مشروح اين داستان با عنوان «علي و گلنار» كه اثر قهرمان آن يعني استاد علي سيفي مي­باشد، بتوانيم ابعاد بيشتري از اين ماجرا را مورد مطالعه قرار داده و از آن بهره­مند شويم.

در آن كتاب حديث مهاجرت عشق از مرغئي گرفته، تا راه­هاي پر پيچ و خم جاده­هاي غرب كشور و از تهران گرفته تا شيراز، به صورت پرده­ي سينما در مقابل چشم بيننده خودنمايي مي­كند.

عاشق ديروز و شاعر امروز اكنون به عنوان كارمندي باز نشسته و با نام حاجي علي سيفي در تهران زندگي مي­كند. ولي همانطور كه قبلا نيز اشاره شد و از اشعارش نير بر مي­آيد، هنوز هم با ياد آن روزها به زندگي پربار ادبي- هنري خود ادامه ­مي­دهد.

حديثي كه تيليم خان كرد عنوان نشايد سيفي­اش بردن به پايان

او اكنون چراغي است روشن جهت نماياندن راه به رهجويان راه فرهنگ، هنر و ادبيات در كانون گرم «حكيم تيليم­خان اوجاغي». اميدواريم جوانان با ذوق عصر حاضر و نسلهاي آينده بخواهند و بتوانند همچون تيليم خان، تركمان محمود، حاج علي سيفي و ديگران چراغ ادب و معرفت را در اين منطقه روشن نگه دارند. زيرا همين ادب، معرفت و هنر است كه مارا با همزبانان و همكيشان خود در دورترين نقاط جهان پيوند مي­دهد.

مرغئي:

مرغئي مهد بزرگان ادبيات تركي مي­باشد. نام­هايي چون حكيم تيليم خان، توركمان محمود. از شعراي معاصر نيز علاوه بر استاد حاج علي سيفي مي­توان از حيدر خادملو، مهرعلي احمدي، محمد براتي و عيسي كريمي نام برد. به جا خواهد بود اگر در مقدمة اين دفتر (قارا ميل)، شعري از يكي از شاگردان مرغئيي صاحب آتيه­ي استاد يعني محمد براتي كه از قضا رابطه نسبي نيز با استاد دارد و همچنين ابياتي از آقاي عيسي كريمي نيز به خوانندگان عزيز تقديم گردد.

***



شعري از محمد براتي شاعر جوان اهل مرغئي

الا يا ايها ساقي گتير پيمانه گول چاغي

گولنده گول گولوستاندا خمار قويما بو عشاقي

صبا كام آلسا گوللردن، قارانقو گئتسه ديللردن

ياپيشاق يارپاق اللردن، گزَك بوستانيله باغي

چيچك­لر چؤلده آچيلدي، غمين بنيادي سوورولدو

صبا سوٍنبوللره گولدو، بزنميش لاله يايلاغي

صبا گلميشدي باغلاردان، خبر وئردي عاشيقلاردان

دئدي كام آلماغا ياردان، چتين باغلارلا بئلماغي[1]

گوله بنزر ياناقلارين، گؤز اوٍسته قوي آياقلارين

سنين غونچا دوداقلارين بازاردان سالدي قئيماغي

گولوستاني خزان آلسا، اوٍرَك مثل – بولود دولسا

اگر غم داغ كيمي اولسا، آشاق جئيران كيمي داغي

بولاق باشين آليب يارپوز، اوٍرَك تاب ائيله­مز يارسوز

او اينجه بئلدي يا گيرسوز، اوٍرَ­گيم يانديريب داغي؟

***

شعري كوتاه از عيسي كريمي شاعر جوان اهل مرغئي:

گونلريم اوخشايير شامـا

من آغلارام سن اوخشاما

گله­جگيني اونـــوتمــا !

گون يئترمي او آخشاما؟

با آرزوي توفيقات بيش از پيش براي استاد علي سيفي و ساير اديبان، هنرمندان و خوانندگان اين مجموعه.

اسد ا. . . اميري- 30/7/1388

[1] - بلكه ده بو سؤز اصلينده "بئل باغي" (كمربند) اولموش. کمر همت بستن آنلاميندادير

0 Comments:

Post a Comment

<< Home